سروری بلخابی

این وبلاک سعی میکند باموضوعات ، خبری ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی ، حوادث درخدمت خوانندگان عزیز باشد

سروری بلخابی

این وبلاک سعی میکند باموضوعات ، خبری ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی ، حوادث درخدمت خوانندگان عزیز باشد

سروری بلخابی

ما دراین وبلاک سعی میکنیم با مطالب قابل استفاده وبکردرخدمت شماباشیم

زندگینامه وبیانه ی به مناسبت شهادت شهید عاشورا اسماعیل سرشاربلخابی

ولاتحسبن الذین قتلوافی سبیل الله امواتا بل احیاءعندربهم یرزقون

گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردگانند بلکه زندگانی هستند که درنزدپروردگارشان رزق وروزدارند . آری

عاشورای 1390 در افغانستان با جاری شدن خون جوان دانشجوی ازدانشکده ی کامپیوتر دانشگاه کابل خاتمه یافت.اسماعیل جوان که از غضب تیغ طالبان دردوران جهادو مقاومتی بلخاب، جان سالم بدر برده بود و لی در دانشگاه کابل توسط دانشجویان وابسته به وهابیت بشهادت رسید.و یکبار دیگر ثابت شد که نسل جهادو مقاومت وعدالتخواه حتی دردانشگاه هم  امنیت نداشته و در مراکز علمی هم هدف قرار می گیرند.

در باره ی حادثه ی عاشورای دانشگاه کابل وشهادت این شهید رسانه، ها و تحلیل گران زیاد نوشته و به نشر سپرده اند اما آن چه که روشن وغیر قابل انکار است کشته شدن یک جوان دانشجوی محروم- ولی ممتاز و با استعداد؛ دانشگاه پایتخت کشورما افغانستان است- دانشجوی که در آینده می توانیست برای آب و خاک کشورش کسی  وبرای خا نواده محرومش افتخارو یاوری باشد، بدون کدام خطا و جرمی بدست دانشجونماهای نقاب پوش به شهادت رسیده است تا فاصله در کاروان شهدا ایجاد نگردد.اینک اسماعیل که از خطه ی سرسبز بلخاب سر زمین علم وجهادو مقاومت وایستادگی با سر افرازی و لیاقت شخصی خود به دانشگاه کابل راه یافته بود-    مورد حمله قرار گرفته توسط یک عده ازافراطیونی از خدا بی خبر ( به اصطلاح دانشجو) از پنجره اتاقش در طبقه ی چهارم خوابگاه به زمین انداخته شده  وبشهادت می رسد ، مرک سرخ ومظلومانه اش سبب می گردد تا لحظه ای شعله ی عقده های حقارت سیاه دلان متعصب فرونشیند .


اما سوال که تاهنوزبی پاسخ  مانده است این است  که: آیا داشتن یک عقیده ی خاص وپیروی از مذهب اهلبیت (ع) جرم است و اجرای یک مراسم مذهبی و دینی ولو در محیط علمی و دانشگاهی می تواند دلیلی باشد برای کشتن و تهدید کردن  باور مندان آن عقیده  ومذهب؟

جواب این سوال را باید دولت مردان افغانستان ومدیران امنیتی کشورکه در اریکه ی قدرت تکیه زده اند بدهند که حافظ جان ومال مردم هستند کجا بودند مسئولین دانشگاه ونیروهای امنیتی؟ که گروهک های وهابی این فرصت را پیداکرده اند، دانشجویان را به خاطرعذاداری برای امام حیسن (ع) مورد حمله قرارمیدهند ولی از طرف مسئولین زیربط هیج گونه اقدام جدی صورت نمی گیرد نباید اجازه داد که گروهک های نفاق افکن محیط دانشگاه هارا نا امن وجان دانشجویان شیعه وپیروان اهلیبت (ع) را بیش ازاین به خطراندازند وآنها را مظلومانه به شهادت برسانند این خواسته ی همه ی ملت مسلمان افغانستان است .

لذا ما طلاب دانشجویان ومهاجرین ولایت سرپل از مسئولین ودستگاه قضائی وامنیتی وشخص ریس جمهورکشورمان میخواهیم که عاملان شهادت دانشجوی بلخابی وحادثه دیدگان دانشگاه کابل را شناسای نموده به جزای اعمالشان برسانند تا آنها بدانند دانشگاه جای کشتاروترور نیست بلکه د انشگاه محل تحصیل علم و دانش است .

 بنده به عنوان یکی از بستگان شهیداسماعیل زندگی نامه  ایشان را که بیش از بیست وچهار بهار از عمراین جوان نمی گذرد به توراختصاربه سمع شما علماء طلاب ودانشجویان ومهاجرین محترم میرسانم، شهید اسماعیل سرشار فرزند ایوب کربلای سرشار درسال1368هجری شمسی درمنطقه ی پروشان ازتوابع ولسوالی بلخاب ولایت سرپل دریک خانواده ی موءمین و مذهبی متولد شد، ایشان روخانی قرآن کریم وخاندن ونوشتن فارسی را درمکتب خانه ی همان محل فرا میگیرد شهید اسماعیل باصدای رساوزیبای که داشت با تشویق خانواده نوحه خانی ومدیحه سرای برای عذای سروروسالارشهیدان حسین بن علی  (ع) را از دوران کودکی آغاز نمود ویکی از نوحه خان های ثابت در ماه های محرم وعاشورا در منطقه به حساب می آمد، شهید اسماعیل هنوز به سن تکلیف نرسیده بود که تعم تلخ مهاجرت را چشید وهمراه خانواده به جمهوری اسلامی ایران هجرت نمودخانواده ی ایشان شهرستان ساوه اسکان یافت اما اسماعیل با علاقه ی که به درس و تحصیل داشت شهرمقدس قم را اختیار نمود وبه مدت چهارسال درقم به تحصیل مشغول بود  ودرایام محرم وعذاداری سروروسالا رشهیدان دربین مهاجرین به مدیحه سرای می پرداخت ونوحه خانی میکرد ،ایشان درهمین مدت که درشهر قم بود به کلاس های ورزش مرتب شرکت می میکردودر رشته ی ،کانفو، تادرجه ی استادی پیش رفته بود  ودر هردو رشته یعنی تحصیل علم وکلاس ورزش یکی از جوانان موفق بود شهید اسماعیل چهار سال  درشهرمقدس قم ساکن بود ودراین مدت ازنگاهی دینی ومذهبی رشد یافته بودبعدازچهارسال زندگی درایران   همراه خانواده به وطن برگشت ،خانواده ی ایشان درسرزمین پدری خود یعنی بلخاب ساکن شد اما شهید اسماعیل برای ادامه تحصیل شهرمزار شریف را اختیار نمود وبه درس و تحصیل ادامه داد از خصوصیات ایشان این بود که نسبت به مسایل دینی واعتقادی پایبند بود وبه علما وبزرگان احترام خاص  قایل بود چون که درشهرقم ارتباتش بیشتربا طلاب علومی دینی بود ، ازآنجای که ایشان ازجوانان نخبه وبااستعداد بود در تابستان وایام تعطیلی در بلخاب برای دانش آموزان کلاس های زبان وکامپیوتر رایگان برگزار میکرد.

شهید اسماعیل بعد از دریافت درجه ی دپلم بامعدل بالا درسال 1389 به کنکورسراسری شرکت میکند وبااستعدادبالای که داشت در رشته ی مهندسی کامپیوتر دردانشگاه کابل با موفقیت پذیرفته میشود وبعداز یک سال تحصیل در دانشگاه کابل درشب عاشورای امسال توسط دشمنان اهلبیت (ع)  به جرم عذاداری برای سروروسالارشهیدان حسین بن علی (ع) ازپنحره ی طبقه ی چهارم خوابگاه دانشگاه به همراه همکلاسی به نام محمد ضیاء ازولسوالی بهسود مسلم ،وار به زمین انداخته میشود که اسماعیل همان لحظه به شهادت میرسد ومحمد ضیاء مجروح ونیمه جان دربیمارستان کابل به سرمیبرد  این هم گفته های محمد ضیا هم کلاسی وهم اتاقی شهید اسماعیل میگوید: روز عاشورا بود برای اشتراک در مراسیم عذا داری امام حسین (ع)  در یکی از مساجدی غرب کابل رفته بودم بعد از تمام شدن مراسم عذاداری  ساعت دو بعد از ظهر بود که به طرف خواب گاه آمدم در نزدیکی خواب گاه که رسیدم، باخبر شدم که امروز درجلوی خواب گاه مابه دانشجویان عذادارتوسط افراطیون وهابی حمله شده دانشجویان عذادارباآنهادرگیرشده  . من در داخل خواب گاه رفتم و در داخل اطاق خود رفتم که اسماعیل هم کلاسی من ازمراسم عذاداری آمد اوضاع متشنج بود  بعد از یک ساعت  دو باره به دانشجویان شیعه حمله نمودند . ما دروازه اطاق خود را محکم کردیم در داخل اطاق نشسته بودیم که چند نفر دروازه ما را شکستاند در حالیکه روی شان بسته بود و صدامی زد که «هزاره های شیعه مذهب را بکشید ثواب دارد» من و اسماعیل رابعد ازلدوکوپ از پنجره ی منزل چهارم به پاین انداخت. من بی هوش شدم زمانی باخبر شدم که در شفا خانه هستم، هم صنفی من اسماعیل شهید شده بودمن هر دو پاهم  شکسته، کمر من آسیب دیده و وضعیت من خراب است، در شفاخانه هم دکتر ها با من برخوردخوبی ندارند . دیده شود که تقدیر با من چی خواهد کرد. این گفته ی دوست وهم اطاقی اسماعیل ،نشانگربراین است که این حمله طراحی شده وبایک برنامه ریزی ازپیش تعیین شده صورت گرفته چون که با سروصورت پوشیده ونقاب دار مرتکب این جنایت شده تا شناخته نشوند

 . دشمنان اهلبیت (ع ) گرچه به ظاهرپیروز شد امادرحقیقت رسوا خواهد شد جوانان دانشجوی ما بدرس و تحصیل مصمم ترخواهد شد وازشهادت در راه امام حسین (ع) وکسب علم ودانش ترسی ندارند  وخون شهید اسماعیل امروزباعث وحدت وانسجام ملت ومسئولین ما  خواهد شداسماعیل گرچه به کاروان شهداپیوست اما مردم قدرشناس ولایات شمال کشور یک پارچه باهیئت های غذادارودسته های  سینه زنی از شهید استقبال باشکوهی نمودند طبق گزارش موثق که به مارسید دانشجویان کابل وپیروان اهلبیت (ع)  شهید را از کابل محترمانه به شهرمزار انتقال داند ودرشهرمزار شریف تشییع با شکوهی برگزارشد در بارگاه روضه سخی طواف داده میشود وازآنجا درحسینیه ی در منطقه ی یولم عرب بالای دست مردم تشییع میشود بعد از مراسم عذاداری پدرمادروبستگان ایشان همراهی تعداد از بزرگان بلخاب درهمان حسینیه بالای جنازه جوان شهیدشان که امید آنیده ی شان بودحاضرمیشوندبعد ازمراسم  جنازه شهیدرا ازشهرمزار با همان استقبال پرشور به ولایت سرپل انتقال میدهند مسئولین وبزرگان ولایت سرپل مخصوصا نماینده گان شورای ولایتی آقای سید حیات الله عالمی آقای خرم وآقای شریفی بلخابی نماینده ی پارلمان  بیرون از شهرسرپل همراهی مردم غذادار به استقبال می آیند جنازه رامحترمانه  در حرم امام زاده ی شهید یحی بن زید  انتقال میدهند، بزرگان بلخاب درآنجا حضورمی یابند وجلسه ی سخنرانی وعذاداری برگزار میشود  بعد ازمراسم و تشییع درمرکزولایت سرپل جنازه شهید به در خواست مردم موءمین وعذادار ولسوالی سانچارک به مسدجدسبزانتقال داده میشودویک شب را شیعیان ومحبین اهلبیت(ع) ولسوالی سانچارک  درکنارشهید به عذاداری می پردازند  ومورد استقبال وتشییع  قرار میدهند بزرگان سانچارک کاروان شهیدرا تابلخاب همراهی میکنند .

مردم بلخاب بی صبرانه انتظاردانشجوی شهیدشان را می کشیدن که به خاطردفاع از شعائیرحسینی درمرکزعلمی کشورآن هم دردانشگاه پایتخت به جرم عذاداری شهدای کربلا مظلومانه به شهادت رسیده بودو باورود کاروان شهید هیئت های مذهبی با دسته های سینه زنی درمرکزبلخاب به استقبال شهید عاشورا می روند شهیدراتامسجدجامع بازاربالای دست هایشان محترمانه تشییع میکنند طبق گزارشات سمعی وتصویری که به مارسیده یک استقبال که درتاریخ بلخاب کم سابقه بوده انجام میشود ودرمرکزولسوالی بلخاب مراسم سخنرانی وعذاداری برگزار میشود بعداز مرکزبلخاب جنازه شهید را با همان استقبال درزادگاهش درمنطقه ی پروشان انتقال میدهند درمراسم که درمنطقه ی پروشان برگزار میشود ولسوال بلخاب سخنرانی میکند درموردمقام شهید وشهادت سخن میگویند ومردم را به اتحاد و یک پارچه گی درمقابل دشمن دعوت میکند بعد از آن آیت الله فاضلی بلخابی درمورد حادثه ی عاشورا ومقام شهید سخنرانی میکند درخاتمه باتقدیروتشکر حجت الاسلام آقای طییبی روحانی منطقه ی پروشان جلسه خاتمه پیدامیکند  وبه این صورت شهید اسماعیل سرشار ،جوان موءمین دانشجوی مخلص به خاطردفاع ازشعائرحسینی بعد از سیزده سال درس وتحصیل و تلاش شبانه روزی  قربانی راهی امام حسین (ع) میشود اما زود هنگام از دانشگاه کابل برای همیشه فارغ التحصیل میشود  وبرای همیشه درزادگاهش منطقه ی پروشان آرام میگیرد وروحش با کاروان شهدای کربلامی پیونددیادش گرامی وراهش پر رهروباد والسلام علیکم ورحت الله وبرکاته  

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۱۳
mohammadaziz sarvari

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی